کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



مدح و ولادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار     نوع شعر : مدح و ولادت     وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن     قالب شعر : مربع ترکیب    

ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید           شب را در این بهشت الهی سحـر کنید
بــا زائـریـن این حــرم الله سـر کـنـیـد           مـدح رضـا چـو آیۀ قـرآن ز بر کـنـیـد


عـیــد بــزرگ شـیـعـۀ آل پـیـمـبـر اسـت
مـیـلاد هـشـتـمـیـن حـجـج الله اکـبر است
ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن           بر چـهـرۀ حـقـیـقـت ایـمـان نظاره کن
یک لحـظه بر تـمامی قـرآن نظاره کن           در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن
مـیـلاد پـارۀ تـن زهــرا و احــمــد اسـت
شـمـس الـشـمـوس عـالـم آل محـمد است
این مـظـهـر جـمـال خداوند اکبر است           آیـیـنــۀ تــمــام نــمـای پـیــمـبــر اسـت
خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است           قرآن روی سینۀ موسی ابن جعفر است
بر خـلـق آسمـان و زمین مـقـتـداست این
جان رو نما دهـیـد که روی خـداست این
روشن هـزار سـیـنـۀ سـیـنـا به نـور او           چشم هـزار موسی عـمران به طور او
صف بسته اند خیل ملک در حضور او           دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او
ریـزد بـرات عـفــو خــدا از نـظـاره اش
دوزخ بهشت می شود از یک اشـاره اش
هر قـامـتـی که سـرو لب جو نمی شود           هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود
هـر پـادشـه که ضامن آهــو نـمی شـود           هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود
در طــوس پــارۀ تـن احـمــد بُـوَد یـکـی
آری رئــوف آل مــحــمــد بُـــوَد یــکــی
ای خـلـق خـاک پای تو یا ثامن الحجج           جـان جـهـان فـدای تو یا ثـامـن الحجـج
قـرآن پُـر از ثـنـای تو یا ثـامن الحجـج           ایـمـان بُـوَد ولای تو یا ثـامـن الحـجـج
دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست
تهـلـیـل بی ولای تو هرگز قـبـول نیـست
گـردون هماره دور زند در طـریق تو           خورشید خشت گوشۀ صحن عـتیق تو
با آن هـمـه کـرامت و لطـف دقـیـق تو           خـود را شمـرده انـد گـدایـان رفـیـق تو
دستی که دست لـطف خـدا می شود تویی
شاهی که خود رفـیـق گـدا می شود تویی
یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام           فـرقـی نمی کـند به درت شـاه یا غـلام
سلطان نـدیـده ام ز گـدا گـیـرد احـتـرام           پیش از سـلام زائـر خود را کـند سلام
پـیـوسـتـه دست بر ســر زوار می کـشـی
تو کـیـسـتـی که نـاز گـنـه کـار می کـشی
پـایـیـز بـوسـتـان دل مـا بـهـار تـوست           در شهر طوسی و همه عالم دیار توست
گـل بوسـۀ امام زمـان بر مـزار توست           شیعه به هر کجا که رود در کنار توست
چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا
هر جا سـفـر کنـم دلـم اینجـاست یا رضا
شرمنـده ام از این که بـپـرسنـد کـیـستم           از ذرّه کـمـتـرم نـتـوان گـفـت چـیـستم
در پـرتـو کـرامـت خـورشیـد زیـسـتـم           روزی که نـیـسـتـم به کـنـار تو نیـستم
بـا یـک دم تـو صـبـحـدم عـیـد مـی شـوم
در آفـتـاب صحـن تو، تـوحـیـد مـی شـوم
گـل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت           خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت
ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت           بـی آبـرو ز خـاک درت آبـرو گـرفـت
مــن دور گـــنــدم کـــرم تــو کــبــوتــرم
ردّم نـکـن کـه از هــمــه بـی آبــروتــرم
ای نـقـش دیـده و دل مـا جـای پـای تو           روح الامین کبوتر صحـن و سرای تو
مضمون بـده که از تو بگـویم برای تو           "میـثـم" کـجـا و گـفـتن مدح و ثنای تو
راهـــم بــده کــه ذاکــر نــاقـــابــل تــوأم
انـگــار ایـنـکـه خـاک ره دعــبــل تــوأم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل مغایرت با مضامین زیارت جامعۀ کبیره « وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِياءِ، وَسُلالَةَ النَّبِيِّينَ، وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ » و عدم رعایت شأن انبیا؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و پیروی از فرامین و آموزه‌های ائمّه، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

صف بسته اند خیل رسل در حضور او           دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او

داستان پناه بردن آهو به امام رضا علیه السلام از دست صیاد و ضمانت آن حضرت در نزد صیاد تا رفتن و برگشتن آهو و ... در منابع روایی ما نیامده است؛ لیکن داستان های مشابهی با کمی تفاوت در مورد پیامبر اکرم در صفحه ۸۱ کتاب اعلام الوری طبرسی و در خصوص امام سجاد علیه السلام در صفحات ۳۲۴ کتاب اثبات الوصیله مسعودی و ۲۶۱ جلد ۱ کتاب الخرائج والجرائح قطب راوندی و در خصوص امام صادق علیه السلام در صفحات ۳۷۰ کتاب بصائر الدرجات شیخ صفار و ۱۱۲ جلد ۴۷ بحارالانوار علامه مجلسی نقل شده است که به نظر می آید داستان ساخته شده برای امام رضا علیه السلام ترکیبی از این چند روایت باشد  دانشنامه امام رضا ج ۱ ص ۲۰۲ البته شیخ صدوق در کتاب عیون اخبار الرضا ج ۲ ص ۲۸۵ روایتی از پناه بردن یک آهو به حرم و مرقد امام رضا علیه السلام نقل کرده است که مدت ها بعد از شهادت ایشان رخ داده استِ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید

هـر پـادشـه که ضامن آهــو نـمی شـود           هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود

مدح و مناجات با امام رضا علیه‌السلام

شاعر : مجتبی روشن روان نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

دل را مـقـیـم درگـه جـانـان نوشته اند            ما را غلام حضرت سلطان نوشته اند

آتـش ز سـوز سـیـنـۀ مـا آفـریـده شـد            چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته اند


تو سفره دار عشقی و ما ریزه خوار تو            ما را کنار چـشم تو مهـمان نوشته اند

دل ذره ذره می شود از یک نگـاه تو            گویا ز روی چشم تو قـرآن نوشته اند

روز ازل که قرعه به نام تو می زدند            ما را برای عـشق تو قربان نوشته اند

دل می تـپـد به سینه ز فکـر جمال تو            اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته اند

از آن شبی که دل ز دل ما ربـوده ای            ما را انـیـس دیـدۀ گـریـان نـوشتـه اند

ما از محـرم و صفـر و فـاطـمـیـه ایم            ما را یـتـیـم سـورۀ انـسـان نـوشته اند

: امتیاز

مدح و ولادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : علی سپهری نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مربع ترکیب

باید شکست ساغر و از می وضو گرفت           بـایـد ز دست بـانـی بـاده سـبـو گـرفـت

از عرش آمده است... زمین آبرو گرفت           هر عـاشقی که بادۀ خود را از او گرفت


گفته است این که از همۀ دلبران سر است

نامش رضاست زادۀ موسی ابن جعفر است

باب النجات؛ شـافـع فـردای مـحـشـری           کارت شده است از هـمۀ خـلـق دلبـری

پیغمبری و حضرت زهـرا و حـیـدری           یعنی صفات حضرت حق را تو مظهری

ای نـــام دلــربــات دوای فـــقــیــرهـــا

اصـلا رسـیـده ای تـو بـرای فـقــیــرهـا

بـایـد که سـر دهـیـم هـمـه بـی مـقـدمـه           روحـی فـداک یابن علی، یـابن فـاطـمـه

با عشق تو ز هـول قـیـامت چه واهـمه           سلطـان مـاسـوایـی و عـبـد تو ما هـمـه

ما سال هاست ریزه خور سفـرۀ تـوأیـم

هـشـتــم امــام! مـا هـمــه آوارۀ تــوأیـم

مجـنـونم و جنون دل زار بی حـد است           جانم ز دوری حرمت بر لب آمده است

مـثـل کـبـوتـری که به امید گـنـبـد است           اصلا دوای این دل بـیـمـار مشهد است

آخــر بـه من اجــازۀ پـابـوس مـی دهـی

اذن زیــارت حـــرم طــوس مـی دهـی

گـرچـه بـدم ولـی تـو دلــم را شـفـا بـده           قـلـبـم سیـاه گـشـتـه، تو آن را جـلا بـده

دردی کــه داده ایــد بـــرایـش دوا بــده           جـان جــواد کــرب و بــلای مــرا بــده

مردم همه به لطف تو حاجت روا شدند

امـروز اگـر مـسـافـر کـرب و بلا شدند

حالا که چـند وقت دگـر مـاه ماتـم است           عاشق به فکر نوکری اش در محرم است

با تو بـسـاط گـریـۀ مـا هم فـراهـم است           گریه برای روضۀ کرب و بلا کم است

روضه بخوان که ابن شبـیـب تـوأیـم ما

هـر شب بـه یـاد جـد غـریب تـوأیـم مـا

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما به دلیل عدم رعایت توصیه‌های مراجع و علما؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رعایت توصیه‌های مراجع، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ همانگونه که رهبر معظم انقلاب هم بارها فرموده اند قد و بالا؛ خوشگلی و ... برای ائمه شأن نیست بلکه شأن ائمه به تقوی الهی و گفتار و کردار و رفتار خدایی آنهاست

گیسو کـمند، خوش قد و بالا و محشری           کارت شده است از هـمۀ خـلـق دلبـری

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی در عدم رعایت شأن اهل بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

یـکـبـار هـم مـحـل بـه من بـی نـوا بـده           قـلـبـم سیـاه گـشـتـه، تو آن را جـلا بـده

مدح و مناجات با امام رضا علیه‌السلام

شاعر : ولی الله کلامی نوع شعر : مدح و مناجات با ائمه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : مثنوی

مـهـمـان بـارگـاه تــوأم یا ابـا الحـسـن            محـتاج یک نـگـاه تـوأم یـا ابا الحـسن

هرچـنـد روسیـاهـم و درمـانـده و بـدم            امــا مــرا تــو تــذکــره دادیٌ و آمــدم


ای هـشـتـمـیـن ولیّ خـدا روح پنج تن            جدّت عـلی، ابا الحـسن و تو ابا الحـسن

هر کـس در آسـتـانـۀ تو نـوکـری کـند            تا بام عـرش سر زده و سـروری کند

تو مصطفی شمایلی ای مرتضی نژاد            ما را مـران ز درگـه خود یا ابالجـواد

ای قـامـتـت به خـیـمـۀ تـوحـیـد قـائمه            نور دو چـشم حـیدر و دلـبـنـد فـاطـمـه

مـولا شـمـا چـهــارده آیـت، مــؤیـدیـد            تک تک همه ذوات مقـدس، محـمـدید

ای بـهـتـرین وسـیـلۀ قـرب خـدا رضا            مـولا تو بـاش واسـطـه بین خـدا و ما

هستـیم، از فـراق ولیّ حـق اشـك ریـز            خواهـیـم از خـدا فـرج مـهـدی عـزیز

ای قـاضـی اریـکـۀ حـق داوری نـمــا            بـر بـی کـسان روی زمیـن یـاوری ما

هستی کائنات رضا جان ز هست توست            چشم دل تمام کـریمان به دست توست

ای معتبر، به شیعۀ خود اعـتـبار باش            مـولا مـدافـعـانِ حـرم را تو یـار باش

این ملتی که روی بر این در نهاده اند            ده ها هـزار کـشته در این راه داده اند

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

ای قـامـتـت به خـیـمـۀ اخلاص قـائمه            نور دو چـشم حـیدر و دلـبـنـد فـاطـمـه

مدح و مناجات با امام رضا علیه‌السلام

شاعر : مجتبی قاسمی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

یک دل رسید پای ضریحت شفا گرفت            راه عـروج تـا مـلـکـوت سـمـا گـرفت

بیگانه کن مرا ز خودم غرق خود نما            تا آن که جار زنند مریضی شفا گرفت


صحن عـتـیـق تو شده دارالشفای خلق            هرکس شفا گرفت ز دست شما گرفت

حـاجـت گـرفـتـه سائـلـت اما نمی رود            از بس که از کنار تو ماندن بها گرفت

از درگـه شـمـا به خـداونـد می رسـیـم            بی تو نمیشود که سراغ از خدا گرفت

حج و منا و سعی و صفایم فـقط تویی            قـلـبـم مـقـابـل حـرم تـو صـفـا گـرفـت

هر کس رسید کرب و بلا، سامرا، نجف            برگ براتش از علی موسی الرضا گرفت

هر مستمند در حرمت جـزو اغنیاست            هر بی نوا کـنار ضریحت نوا گرفت:

"عبد ذلـیـل را تو مـران ایها الـرئوف            از غـم بیا مرا بـرهـان ایهـا الـرئوف"

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنیدزیرا هستند کسانی که توفیق حضور در کنار ضریح امام را پیدا می کنند اما به دلایل مختلف از جمله عدم توفیق خود برای برقراری ارتباط معنوی با حضرت یا  به دلایل دیگر همچون مشیت الهی و ... شفا پیدا نمی کنند

هر کس رسید پای ضریحت شفا گرفت            راه عـروج تـا مـلـکـوت سـمـا گـرفت

مدح و ولادت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : علیرضا شریف نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیل قالب شعر : مثمن

به دامان آسمان دُر و گُوهر،داشت           ستاره دسته دسته گل به بَر،داشت
ز لبخند ملائک، نور می ریخت          
سحر از فجر موعودی،خبر داشت


قـسـم بـر فجـر، در صبحِ مـدیـنه           خدا از چهره ٔخود پرده، برداشت
عـیـان شـد از قـضـا، الله اکــبـر
گــــل روی رضــا، الله اکــبـــر
خدا را نجمه امشب مظهـر آورد           دوبـاره، آمـنـه، پـیـغـمـبــر آورد
عـلـیِ دیـگـری از کـعــبـه، آری           حـسـن یا که حسیـنِ دیگـر آورد

همان مادر که صد هاجر کنیزش           مسیـحـایـی مسیـحـا پـرور آورد
عروس فاطمه، قُـرص قَـمر زاد
به مدحش هرچه گویم، خوبتر زاد
الا ای حـضـرت سلطان هـشـتـم           که عشقت بُرده خواب از چشمِ مردم
زند بر شانه هایت بوسه خورشید           به تـعـظـیـم تو دائم مـاه و انـجُـم
بـهـشـت ارزانی آنـکـه بـگـیــرد           ز دستِ لـطفِ تو یک دانه گـندم
تـو مــولای سـریـرِ اِرتـضــایـی
اَبا الجودی،علی موسی الرضایی
امــیـــدِ اولــیـــن و آخـــریــنــی           خــداونـد مُـجَــسّـم در زمـیــنــی
نـه تــنــهــا عــالــم آل مــحــمــد           رئـوفِ اهـل بـیـتِ طـاهـریــنـی
به نامت، سِکّـهٔ لطف و کـرامت           تو حَبل اللهی و حِصنِ حَـصیِنی
تــمـامِ مــاسِــوا، مَـحـوِ جَـمـالـت
همه سـر گـشـتـهٔ جـاه و جَـلالت
زمـیـن و آســمـان، پــروانـهٔ تـو           کـریـمـان، مـسـتـمـنـدِ خـانـهٔ تـو
حـیــات جــاودانــی دارد آنـکــه           لـبـی تَـر کـرده از پـیــمـانــهٔ تـو
نــگــاهِ آرزویِ هـشـت، جَــنَّــت           به سـوی صَـحـنِ سـقّـا خـانـهٔ تو
نگهـبـان حَـریمت، اَشجَـعُ الناس
عـمـوی مـهـربـانی مثـلِ عـبـاس
جدایی از شما،عینِ عـذاب است           دُعا پای ضریحت مُستجاب است

حـریـمِ امـنِ تــو، از بهـر شیـعـه           بهشتِ بی حساب و بی کتاب است
بـه اسـتــقــبــال زَوّارِ حـریـمـت           به دست انبیا، عطر و گلاب است
تو را حُور و مَلک گَـرمِ طوافند
در ایــوان طــلا در اعـتـکـافـنـد
کسی در کوی تو دیگر گدا نیست           نگـفـته میدهی گـفـتن رَوا نیست
اگر که هـر دو عـالـم را ببخشی           که بـاز انـدازهٔ جـودِ شـما نیست
اگـر اِذنِ زیــارت از تـو بــاشـد           ز مشهد فـاصله تا کـربـلا نیست

گـرفـتـارم، اسـیـری مُـسـتـمـنـدم
بُــود نــامِ تــو ذکــر بَــنـد بَــنـدَم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

ز لبخند ملائک، نور می ریخت           سحر از وقتِ موعودی،خبر داشت

ابیات زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد یا ضعف محتوایی و معنایی در مصرع اول بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنیدزیرا همانگونه که در سورۀ مریم خداوند ذکر فرموده است حضرت مریم دارای جایگاه و شأن خاص است

همان مادر که صد مریم کنیزش           مسیـحـایـی مسیـحـا پـرور آورد

حـریـمِ امـنِ تــو، اهــل گُــنَـه را           بهشتِ بی حساب و بی کتاب است

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک   

میلاد ضامن آهو، ذکرم نام رضاست            عیدی همه مشتاقان، امشب دست خداست

آمد بضعۀ پیـغـمـبر            پـارۀ جـگـر حـیـدر


آیـات دگـر کــوثــر            نــــور دیــــدۀ تـــر

عـالـم آل عــبــا، ای رئــوف بــا وفــا            یا عـلـی مـوسی الرضا، سـیـدی مـولا

یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یا عـلی مـوسـی الـرضا، سیـدی مولا

*****************************************************

مجـنون رخ زیبایش، هر قـلـبی و دلی            نجمه بر روی دستانش، دارد دسته گلی

ای دُرّ یَـم زیـبـایـی            دریایی ز دل آرایی

یاس گلشن زهرایی            نــور چـشــم نــبــی

او فروغ انجم است، او امام هشتم است            او به عـالـم مـقـتـداست، سـیـدی مولا

یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یا عـلی مـوسـی الـرضا، سیـدی مولا

****************************************************

آقا با دل سـرشـار از، امّـیـد و کـرمت            با پای دل و جان آیم، به سوی حرمت

از الطاف تو دلشادم            نـمایی ز کـرم یـادم

پشت پنجره فـولادم            گــرمِ ذکــر و دعــا

درگهت دارالشفا، ای عـزیز مصطفی            ده بــه درد مـــا دوا، ســیــدی مـــولا

یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یـا عـلی مـوسـی الـرضا، یا عـلی مـوسـی الـرضا، سیـدی مـولا

: امتیاز

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک   

ای نـثارت قـل هـوالله و تـبارک           ای صراط المستقیم راه تو بی شک

جشن میلادِ پُر از نورت مبارک           یا عـلی بـن مـوسـی الـرضا (۲)


بر همه مولا و سَروَر           بضعـۀ جان پـیغـمـبـر

نـور دو چشم نجـمه و           حضرت موسی بن جعفر

ضـامـن آهـو یـا مـولا؛ ضـامـن آهـو یـا مـولا (۲ )

********************************

من که آقا جان به عشق تو اسیرم           فخرم این باشد که در کویت فقیرم

آمدم از محضرت عـیدی بگیرم           یا عـلی بـن مـوسـی الـرضا (۲)

من به گـلـستـان قـلـبـم           یـاس ولایـت پـروردم

بـر سر کویت یا مـولا           کــاسـۀ خــالـی آوردم

ضـامـن آهـو یـا مـولا؛ ضـامـن آهـو یـا مـولا (۲ )

********************************

آمدم بر درگهت ای شـمس تابان           ای حـریم تو بهـشت خاک ایران

مددی ای حضرت شاه خـراسان           یا عـلی بـن مـوسـی الـرضا (۲)

من به هـوایت دلـشادم           معـتکـف گوهـر شادم

بر لب من یـا زهـرا و           سـائــل بـابُ الجــوادم

ضـامـن آهـو یـا مـولا؛ ضـامـن آهـو یـا مـولا (۲ )

: امتیاز

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک   

آمد به دنیا، مهـر هـشتـمین            الـحـمـدلله، ربِّ الـعـالمـیـن

آمده مظهـر یا حیّ و یا هو            مبارک مـیـلاد ضامن آهـو


آمد به دنـیـا، شـمس ولایت            امـام هـشتـم، جـانـم فـدایـت

حضرت سلطان مولا رضا جان؛ حضرت سلطان مولا رضا جان

****************************************

غنچه زد گلِ، موسی بن جعفر            تبریکِ ما بر، زهرا و حیدر

ما عشاق غـریب الغُـرباییم            از همینجا زائر آن مولاییم

ای عادت تو، احسان و کرم            ما را دعوت کن، یک شب به حرم

حضرت سلطان مولا رضا جان؛ حضرت سلطان مولا رضا جان

****************************************

یا امام رضا، ما بی پنـاهیم            رو سیاهیم و، غـرق گناهیم

ای درگه لطف تو باب المراد            دست ما را بگیر به حقّ جواد

ببین که حاجت، دارد گدایت            اُمیدش باشد، لطف و عطایت

حضرت سلطان مولا رضا جان؛ حضرت سلطان مولا رضا جان

****************************************

انّـا انـزلـناهُ فی لیـلة الـقـدر            برس به دادم در تاریکی قبر

نـور ایـمـانـم ازولایـت تـو            ای تـنـهـا امـیـدم عنایت تو

فقط تویی که، بر دل امیری            بیچاره ام گر، دستم نگیری

حضرت سلطان مولا رضا جان؛ حضرت سلطان مولا رضا جان

: امتیاز

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک   

پُر از تجلی نور است، تمام عرش معلا           نموده جـلـوه به عـالم، امام هـشتم دلها

پُـر از شـعـف، شده از یُـمن قـدوم با صـفـایش کـلّ دلـهـا


فدای آن، قدر و جاه و رُتبه و آن طلعت و حُسن دل آرا

گل پسرِ، حضرت موسی بن جعفر دیده بگشوده به دنیا

آیـۀ رأفـت، بـرای ما آمد           ضامن آهو، امام رضا آمد

لطف بی پایان، یا حضرت سلطان؛ لطف بی پایان، یا حضرت سلطان (۲)

***********************************************

برای اهل دو عالم، نمای حُسن خدا شد           به اذن خـالق یکـتـا، ولیِّ نعمتِ ما شد

مبارک است، جشن مـیـلاد امام عـاشقـان فـرزند زهـرا

حضرت عشق، جان ختم الانبیا، پور عـلـی دلبند زهـرا

کشیده پَـر، از جـنـان سوی مـدیـنـه طائر لبخـنـد زهـرا

نوگلی خشبو، رُکن الهُدی آمد           ضامنِ آهو، امام رضا آمد

لطف بی پایان، یا حضرت سلطان؛ لطف بی پایان، یا حضرت سلطان (۲)

***********************************************

مظهر یا حق و یا حَی، معنی یا حَی و یا هو           منم فقیر عطایت، به درگهت زده ام رو

ز رأفتت، راهیانِ کوی عشقـت را دعایی کن رضا جان

زندگی و راه و رسمِ عاشقـانت را خدایی کن رضا جان

این عرفه، از کرامت جمع ما را کربلایی کن رضا جان

آرزو دارم، گـل وفـا بـویم           نزد شش گوشه، رضا رضا گویم

لطف بی پایان، یا حضرت سلطان؛ لطف بی پایان، یا حضرت سلطان (۲)

: امتیاز

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : هاشم محمدی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک   

الا طبیب جـان، که بهـتـر از جانی            امیـد قـلب من، حـضرت سلطـانی

تو هـشتمین نـور داوری            به کـل عالم تو سـروری


پاره قـلـبـی به مصطـفی            فـرزند زهـرا و حـیدری

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

******************************************

بدون لطف تو، زار و زمین گـیرم            اگه نیام مشهد، یـقـین که می میرم

شـکـر خـدا مهـمان تـوأم            کــبــوتــر ایـــوان تــوأم

بهشت و دیگه میخوام چکار            من زائـر رضـوان تـوأم

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

******************************************

رواق و ایوانت، دل رو جلا میده            پـنـجـره فـولاد، شـمـا شـفـا مـیـده

باب الجوادت راه نجـات            تـمـام هـسـتـی من فـدات

شـدم دخـیـل ضـریـح تو            دوای دردم نیـمـه نگـات

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

******************************************

کرم کن و امشب، به من نگاهی کن            نیمه شبی مارو، حرم تو راهی کن

من سر راهـت نـشسته ام            دخـیل جان بر تو بسته ام

مـرا مـرانـی ز درگـهـت            کـبـوتـر پَـر شـکـسـتـه ام

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

******************************************

دور ضریح تو، شلوغِ و غوغاست            پرچـم سبز تو، تو عـالمین بالاست

سقا خانت حوض کـوثرِ            از عـرش اعـلی بـالاتـرِ

به شوق صحن و سرای تو            دلــم شــبــیــه کــبــوتــرِ

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

******************************************

ابـاالـرئــوفـی و شـاه خــراسـانـی            باب الـمـرادی و، صاحب ایرانی

گنبد و ایوان طلا میخوام            زیـارت سـامـرا میخـوام

جان جـوادت امـام رضـا            من از شما کربلا میخوام

آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام؛ آقام آقام اباالحسن آقام

: امتیاز
نقد و بررسی

بدون لطف تو، زار و زمین گـیرم            اگه نیام مشهد، بـدون که می میرم

سرود ولادت امام رضا علیه السلام

شاعر : محمد مبشری نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک                                           ( به سبک السلام ای خاتم پیغمبران )

تهنیت ای اهل عالم آمده مهری فروزان           کز فروغش آسمان ها و زمین گردیده رخشان

عزیز مصطفی، ز نسل کوثری           چو جدت مرتضی، به عالم سروری


علی موسی الرضا؛ علی موسی الرضا

************************

قدسیان امشب همه مهمان تو شمس الشموسند           عاشقان خاک درت را تا ابد مولا ببوسند

ولی کـبـریـا، گـل پیـغـمـبـری           همه لطف و صفا، تو جان حیدری

علی موسی الرضا؛ علی موسی الرضا

************************

قبله ام روی تو باشد، چشم من سوی تو باشد           بهتر از جنت رضا جان گلشن کوی تو باشد

گل طاها رضا، ز هر گل بهتری           تویی مشگل گشا، ولی داوری

علی موسی الرضا؛ علی موسی الرضا

************************

تهنیت بر فاطمه با مصطفی و مرتضی باد           تهنیت بر نجمه و موسی بن جعفر از خدا باد

همه جود و سخا، ز عالم برتری           تو ای مولای ما، شفیع محشری

علی موسی الرضا؛ علی موسی الرضا

: امتیاز

مدح و مناجات با امام رضا علیه السلام

شاعر : زهیر سازگار نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

به پـای بـوس قـدومت زمین مهـیـا شد            ز نـور مضجـع تو آسـمـان مـصفـا شد
هزار جن و ملک ره به آسـمان نـبرند            زمین به یمن تو برتر ز عرش اعلا شد


غریب نام تو گویند و سخت در عجبم            که این غریب چه منزل گزین دلها شد
رضای دوست گزیدی و مرتضی گشتی            مگـر نه نام تو محـبوب جمله اسما شد
شود که ذره ای از علم خود به من سپری            که آنکه عـلم تو آمـوخت عـالـم آرا شد
ز دل بـرفت غـم آنگه که گـنبدت دیدم            چه گنبدی است که نورش به شمس همتا شد
نگفته ام به کس این راز جز به گوش ضریح            دل کــبــوتــریــم رامِ بــامِ مـــولا شــد
غزل ز وصف تو عاجز زهیر لب بسته            مگر توان که ثتـاگوی وصف دریا شد

: امتیاز

مدح و توسل به امام رضا علیه‌السلام

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

در حریم رضوی دل، چو ز اغیار جداست            زائر کوی رضا شامل الطاف خـداست

بین هر صحن بود زمزم اشکی جاری            سعی هر صحن به حق، افضلِ هر سعی وصفاست


حرفی از جنت فردوس در این کوی مزن            که بهشت همه عشاق سر کوی رضاست

هرکه یک بار رود او به سه جا می آید            بسکه ارباب به اربابی خود بی همتاست

جای جای حرمش، گـنـبد و ایـوان طلا            بهر ما همچو حریم نجف و کرب و بلاست

هر طـرف دیـده فـتـد جانب سـقـا خـانه            گوئیا صحنۀ یک عـلـقـمـۀ بی سقـاست

گفته خود هست دو تن، باب همه جاجاتم            یک جوادم؛ دگری مادر خوبم زهراست

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ایراد محتوایی در عدم رعایت شأن حضرت زهرا؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و حفظ بیشتر حرمت و شأن اهل بیت که مهمترین وظیفه هر مداح است؛ بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

گفته خود هست دو تن، باب همه جاجاتم            یک جوادم؛ دگری مادر زارم زهراست

مدح و توسل به امام رضا علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مدح وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن قالب شعر : غزل

دامــن آلـــوده و بــار گـــنـــاه آورده ام           گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام

هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست           بـر امـام مـهـربـان خـود پـنـاه آورده ام


هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود           من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام

در کرم شه را گدا باید؛ گدا را نیز شاه           من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام

بر کبوترهای صحنت هدیۀ ناقابلی است           گندم اشکی که در این بارگـاه آورده ام

ناله ام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل           نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام

نی عجل با کوه عصیان عفو، نازم را کشد           رو به سـوی مظهـر عـفـو اله آورده ام

ذرّه بودم زائر شمس الشّموسم کرده اند           قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام

گر چه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک           هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام

هر فقیری هست دست خالیش سرمایه اش           من فقـیرم دست خالی را گواه آورده ام

"میثما" مولا اگر پُرسد چه آوردی بگو           سر به خاک زائرت از گرد راه آورده ام

: امتیاز

سرود ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : امیر عباسی نوع شعر : سرود وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

 پخش سبک   

آمـد بـه دنـیـا؛ دخــتــر زهــرا            یــاس بــهــشـت؛ امّ ابــیــهـــا

آمده خـورشیـد فـردای محـشر            سورۀ کوثر موسی بن جعـفـر


معصومه ای و نور الهُدایی            دار و ندار امام رضایی

نـور هـدایت؛ جانم فدایت ** نور هدایت؛ جانم فدایت (۲)

***********************************

مدیحه خـوانش همه عالم است            هرچه گویم از مقامش کم است

حُسن او جلوۀ خورشید وماه است            تـفـسـیـر انّـمـا یُـریـدُ الله اسـت

کریمه ای و بحر عطایی            دار و ندار امام رضایی

نـور هـدایت؛ جانم فدایت ** نور هدایت؛ جانم فدایت (۲)

***********************************

عالَم در مُـلکِ بی حَدّ تو شد گُم            از بـرکتِ تو فـیـضـیّـه شد قُـم

از ازل بــا نــام تـو آشــنــایــم            خـاک پـای زُوّارت تــوتـیـایـم

تو که امـیـدِ دلِ گـدایـی            دار و ندار امام رضایی

نـور هـدایت؛ جانم فدایت ** نور هدایت؛ جانم فدایت (۲)

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : اسماعیل تقوایی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : قطعه

اولیـن بـیت غـزل وارۀ ذیـقـعـده تـویی           نیکـی مـاه از این مطـلع زیـبـا پیداست
بهر مـیـلاد تو ای دخت نکـوی موسی           در مدینه به سرای پدرت جشن بپاست


مــژدۀ آمــدنـت حـضـرت صـادق داده           زین جهت منتظر آمدنت ارض و سماست
مـادرت نجـمه بیاورده گـلـی کز بویش           عـطر جـنّت به مشام همـۀ اهل ولاست
عرشیان شاد زمیلاد تو غـرق شعـفـنـد           فرشی از گل به زمین زیر قدومت برپاست
یک برادر شده مسرور که خواهـر آمد           راضی از آمدنت ای گل معصوم رضاست
وه چه نامی به تو بگذاشت پدر، فاطمه ای           علم وعصمت به در خانه تو همچو گداست
باز مانـدست به جا گـفـتۀ جدت صادق           زائـر مـرقـد پـاک تو بهـشـتی مأواست
یا که گـفته ست بـرای من و فـرزنـدانم           حـرم امن بود قـم که همی کوفۀ ماست
سه در از هشت در جنّت حق گردد باز           بسوی قم که در آن مرقد زیبای شماست
توئی امـیـد هـمه در صف محـشـر بانو           بی گمان شیعه بدون تو غریب وتنهاست
روز مـیــلاد شـمـا کـفـتــر دل قــم آیــد           بهر تبریک سپس عازم درگاه رضاست

: امتیاز
نقد و بررسی

تعیین روز اول ذیقعقده به عنوان سالروز ولادت حضرت معصومه در منابع معتبر و متقدم تاریخی نیامده است و تنها در کتب قرن چهاردهم به بعد ذکر شده است که بعضاً مورد انتقاد بعضی از علما و تاریخ پژوهان نیز قرار گرفته است؛ جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همین جا کلیک کنید

اولیـن بـیت غـزل وارۀ ذیـقـعـده تـویی           نیکـی مـاه از این مطـلع زیـبـا پیداست
 

مدح حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : پوریا باقری نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب

تـا دلـم از نـفـس افــتـاد، پـنـاهــم دادی           بـه حـرم بـرده ای و اذن نـگـاهـم دادی
صیغلی بر دل و این روی سیاهم دادی           بعـد هم سـوز دل و گـریـه و آهم دادی


الـســلام ای هــمـۀ دار و نــدار دل مـا
حضرت نـور، نگاه تو همه حاصل ما

روبـروی حـرمـت گــرم تـمـاشـا بـودم           غـرق در خـلـسه و در عـالـم بالا بودم
محـو رخـسـار ضـریـح تو مـعـلا بودم           آه… انـگـار که در مـرقـد زهـرا بودم

ما که مدیون تو و لطف خـدایت هستیم
همه دلخوش به همین چند روایت هستیم:

تا قیامت حرمت، چون حرم فاطمه است           زائرت شامل لطف و کرم فاطمه است
هرکه در جان و دلش درد و غم فاطمه است           پیش تو در حـرم محـتـرم فـاطمه است

دست بر دامـن تو ذکـر تـوسـل کـردیـم
حیف بی معـرفـتی شد که تعـلـل کردیم

هرکه مشتاق تو شد، عقل به کف آورده           در بـیابان، حـرمت دُرّ و صدف آورده
دیـدنت حـوریه ها را سـر صف آورده           شوق تو مرعـشی از شهر نجف آورده

تو که هستی که همه محو کمالت هستند
مرجعـیت همه محتاج وصالت هـستـند

زیـنـب ثـانـی این طـایـفـه هـستـی بـانو           قـفـل این قـلب مرا خوب شکـستی بانو
آمـدی در دل هـر شـیـعـه نـشـستی بانو           چـشم بر کـشـور ایران تو نـبـستی بانو

آمـدی تـا به بـرادر بـرسی، امـا حـیف
تا به آن جسم مـطـهـر برسی، اما حیف

مـثـل زیـنـب غــم دوری بـرادر دیـدی           نـالـه و اشک و پـریـشـانی مـادر دیدی
مثل زینب جـگـر پـارۀ خـواهـر دیـدی           تو کجـا پیکـر صد پارۀ بی سـر دیـدی؟

تو غم یار کشیدی، نه که غارت شده ای
نـه کـه آمــادۀ دوران اســارت شـده ای

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

دیـدنت حـوریه ها بر سـر صف آورده           شوق تو مرعـشی از شهر نجف آورده

مدح حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : محمد قاسمی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

قسمْ به صبح دل انگیز این حرم، بانو            جهانِ ماست بدون تو چون عدم، بانو

هزار و یك در رحمت به روی ما وا شد            چو آمدیم به صحـن تو صبحـدم، بانو


نـمی شـدیـم جـدا از حـریـم تان، حـتّـیٰ            نـداشتـیـم اگر داغ و درد و غـم، بـانـو

از آستان ملك پاسبان تان، عُـمری ست            نـدیـده ایـم بِـه والله، جُــز كــرم، بـانـو

نفس نفس زدن ماست وقف نوكری ات            چرا كه فرصت عُمْر است مُغتنم، بانو

اگـرچه خـاك كـف پـات نـیـسـتـیم، امّا            غـبـار راه تو هـسـتیــم دست كم، بـانو

دُرُست، بهره ای از شاعری نبردم من            ولی به عـشـق شما می زنـم قـلـم، بانو

درون پوست خود از شعف نمی گُنجم            همین كه دور و برت می زنم قدم، بانو

یكی دو تا كه نه، اینجا هـزارها سائـل            شـدند یـك شـبـه نـزدِ تو مُحـتـشم، بانو

امـام زادۀ بـی مثـلِ واجـبُ الـتَّعـظـیـم            به محضر تو فلك گشته است خَم، بانو

چو میرزای قمی و چونان بروجردی            مـجـاوران تو هـسـتـنـد مـحـتـرم، بانو

مُــدام در ره اثـبـاتِ جُـرم مـی كـوشـد            كسی كه شد به ولای تو مُـتّـهـم، بـانو

به راه روزی خود گرچه لنگ هم بزنیم            نـمی خـوریـم به اسـم شـما قـسـم، بانو

رواست این كه بخـوانیم زینـبت وقتی            دو خواهـرید، ز هر حیث مثل هم، بانو

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : علیرضا شریف نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

با نور خویش کرده خدا،جلوه گر تو را            بخشیده از جلالت خود، زیب و فر تو را

خاتون عالمی،که چنین خواست از ازل            با آفـتاب عـصمت خود، مفـتخـر تو را


معصومه ای و دختر موسی ابن جعفری            چون جان گرفته، ضامن آهو به بر تو را

نام تو هـست فـاطـمـه و در مـدیـح تو            فـرمـوده اند بـارها، فـداهـا، پـدر تو را

قـدّوسـیــان عــالــم بـالا نـظــر کـنـنـد            خانم به چشم فاطمه پا تا به سر تو را

ای گل که وقت شستن صورت، زسلسبیل            آرند آب، حـور و پـری روی پر تو را

خورشید، سر ز مشرق خاور نمی زند            در هـالـه ای ز نـور، نبـیـنـد اگر تو را

هرشب ستاره؛دور و برت چرخ میزند            نجوای ماه مـدح و ثنـا تا سحـر تو را

محـراب توست، قـبلگه پـرنـیان صبح            در سجده اند زمزم و حِجر و حَجر تو را

عِـطر نجـابت هـمۀ یـاسهـا، سِـزاست            قـربان کـند خـلیـل، ذبـیحـی دگر تو را

وقتی به سِیرِعرش، قدم میزنی به نور            هـمراه می شوند، هـزاران قـمـر تو را

زیبَد شفـاعت هـمه عـالـم، زِ مرحـمـت            در محـشر، ای ملیکـۀ والا گُهر تو را

آئیـنه پوش نجـمـه و آن سـوی بـاوری            کی؟میتوان شناخت،در این مختصر تورا

آری؛ کـریمه ای و مـرا رد نمی کـنـی            دست تـهـی؛ شنـاخته ام ایـنـقـدر تو را

: امتیاز

مدح و ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها

شاعر : سید هاشم وفائی؛ ولی الله کلامی نوع شعر : مدح و ولادت وزن شعر : لا حول ولا قوة الا بالله قالب شعر : رباعی

یــزدان بـه بـشـر آینـه ای انـور داد            یک عـالِمــه و کـریـمــۀ دیـگـر داد

امـروز خـدا به دست جـبـریل امین            یک دستۀ گـل به موسیِ جعـفر داد


******* سید هاشم وفائی *******

از خـاک در عـشـق تـیـمـم گـیـریـد            در دست گـلـی غـرق تبـسم گـیـرید

از یـمـن قـدوم حضرت معـصـومه            عـیـدی ز کـف امـام هـشـتـم گـیرید

******* سید هاشم وفائی *******

عنوان این حدیث که از صادق و رضاست            بر دوستان آل عـلـی مایـۀ رجـاست

فـرمـوده انـد آن دو امـام بـزرگـوار            ای شیعه شهر قم حرم اهلبیت ماست

******* ولی الله کلامی زنجانی *******

معصومـه ای کـریمۀ والای اهلبیت            گـنـجـیـنـۀ ولایت  کـبـرای اهـلبیت

اخت الرّضا و دختر موسی بن جعفری            قـبـرت به قـم نشان تجـلای اهلبیت

******* ولی الله کلامی زنجانی *******

: امتیاز